به گزارش مشرق، بازیهای آسیایی سرانجام به خط پایان رسید و آنگونه که وزیر ورزش و جوانان به درستی گفته نوبت بررسی و کارشناسی چرایی موفقیت یا عدم موفقیت رشتههای متفاوت حاضر در این بازیهاست. ورزش سوارکاری با رشته پرش یکی از حاضران ناکام در این دوره از مسابقات بود که چرایی این شکست، نحوه انتخاب ترکیب تیم ملی و ثبتنام سؤالبرانگیز، سفر افرادی به نام فدراسیون تا مناسبات مالی و مهمتر از همه بازی با اعتبار نام ایران باید مورد واکاوی قرار گیرد.
کیومرث هاشمی شخصا پیشاپیش از نقد و تحلیل رسانهها استقبال کرده، اما وزارت تحت مدیریت او نیز باید برای بررسی چرایی موضوع، دیدگاه منتقدان و کارشناسان به حاشیه راندهشده فدراسیون را بشنود. اما آنچه در این مجال باید بدان پرداخت، چرایی سکوت محض و مطلق سایت رسمی فدراسیون درخصوص این موضوعات و از جمله نحوه انتخاب، ثبتنام، مسائل مالی و نتایج شکست در این مسابقات است.
از طرفی برخی رسانههای غیررسمی در فضای مجازی و البته متأسفانه دقایقی نیز در فضای رسمی صداوسیما تلاش شد تا این شکست را به عنوان پیروزی به مردم گزارش کنند که برای اولینبار است که یک نفر بدون خطا در قالب تیم ملی حضور پیدا کرد. باری با تبصره و ماده تلاش میشود تا این فاجعه را به مثابه حماسه بازنمایی کنند و در کمال اعتمادبهنفس شکست مفتضحانه را عادی جلوه دهند! تیمی که در رتبه یازدهم تیمی قرار گرفته و بهترین مقام انفرادی آن نیز جایگاه سیزدهم بوده چه افتخاری دارد که به عنوان افتخار و پیروزی به مردم گزارش شود؟! عدهای چنان سخن «اولینبار» را سر میدهند که انگار پیش از این ورزشکاران ما در این جایگاه قرار نگرفتهاند.
خوب است مدعیان حداقل تاریخ رویدادها را از دهه ۹۰ تاکنون مرور کنند، تا با احتیاط این کلمات را بر زبان بیاورند. چون آنجا حتما با گزارش موفقیتهای ایران مواجه خواهند شد. از طرفی تاریخ ورزش سوارکاری در زندگی ما و مؤانست ایرانیان با اسب را با کشورهای عربی به دقت مرور کنیم تا کمی به خود آییم و نتایج بهدستآمده را از شرم در پستو نهان کنیم. از طرفی از خود بپرسیم چرا کشورهای عربی مانند عربستان و امارات در رتبههای برتر قرار میگیرند و ما در رشته پرش حتی پایینتر از کشور سوریه قرار میگیریم؟! حماسهخواندن چنین فاجعهای، توهین به درک جامعه سوارکاری و کارشناسانی است که ماههاست بهواسطه حضور یک غریبه در رأس فدراسیون به حاشیه رانده شدهاند.
پوشاندن هر شکست توسط مسئولان فعلی فدراسیون با امید به یک پیروزی که هیچگاه به دست نیامد، رویهای آشنا برای جامعه سوارکاری است. چنانکه تلاش شد شکست فاجعهبار در بازیهای آسیایی کمتر شنیده شود و به عنوان کارنامه موفقیتآمیز جلوه داده شود. حتی کسب یک کرسی سوارکاری در مجمع انتخاباتی کنفدراسیون آسیایی که در چین برگزار شد، میتوانست به پوشاندن این ناکامی مطلق کمک کند که آنجا هم شکست دیگری رقم خورد و این اصلا برای فدراسیوننشینان مهم نیست. اما در حقیقت این انتخابات هم شکست بد دیگری برای فدراسیونی بود که برای رسیدن به ریاست آن و رفع عطش و اشتیاق به راههای مختلف از جمله مهندسی انتخابات متوسل میشوند.
حکایت این اشتیاق و اعتمادبهنفس، نقل مجالس است، چنانکه شماری از نمایندگان مجلس این حقایق تلخ را در نامهای به وزیر ورزش و جوانان گزارش کردند. وزارت ورزش و جوانان بیگمان به لطایفالحیل این روزهای فدراسیون و ادبیات غریبه آن آشناست. حتما لازم است با جزئیات، شکست تیم ملی در بازیهای آسیایی بررسی و به مردم گزارش شود. این فرایند نباید فقط به چند خطا در یک مسابقه پرش خلاصه شود، بلکه باید در بررسیها نحوه انتخاب و ثبتنام تا احتمال قانونیبودن حضور احتمالا قانونی خانوادگی و شکست در انتخابات مورد توجه قرار گیرد. بازیهای آسیایی حجت را برای تغییر اساسی در فدراسیون سوارکاری تمام کرده است.
جامعه خسته و دلسرد سوارکاری در یک سال گذشته چنان آسیب مادی و معنوی دیده که طاقتش طاق شده است. این جامعه دیگر تحمل هیچ آسیب روحی برایش نمانده و با ادامه این شرایط مدیریتی، انرژی و انگیزهای برای ادامه کار ندارد. یک تغییر اساسی از هر اولویتی برای فدراسیون سوارکاری ارجحیت دارد و آن برگزاری مجمع انتخاباتی عادلانه و زودهنگام بدون تعویق و تأخیر ماههای متمادی دیگری است؛ انتخاباتی که کیومرث هاشمی، همکارانش را از کاندیداتوری انتخاباتی منع کرده است و نباید ماههای دیگر طول بکشد تا دود تأخیر آن بیش از این به چشم جامعه بلاتکلیف سوارکاری نرود.